خانه جایی است که آرامش و خانواده در آن معنا مییابد. بوی کاهگل و بوی نم خاک حیاط چیزی است که همیشه در ذهن میماند و این خاطرات شیرین را جان میبخشد. خانه جایی است که خنده ها و گریه، جشن و شادی یا غم ها را در کنار هم به دست سرنوشت میسپاریم و دست به دست هم به سوی آینده پرواز میکنیم. خانه سقفی است که پناهگاه دلخوشی ها و ناملایمت های زندگی معرفی میشود و جای ما تا ابد در آن ثابت خواهد ماند.
خانه جایی است که بوی زندگی میدهد، بوی گل های زنده با صدای حرکت آب و آواز سرخوشانه پرندگان به روح زخم خورده ما جلا میبخشد. تصویر خانه پدری با آجر ها و درخت های بلند، حوضچه کوچک ماهی و گلدان های شمعدانی کامل میشود اما در خوزستان قهرمان این تصویر با نخل سر به آسمان رسیده و به بار نشسته ای در ذهن مجسم میشود که کودکان برای رسیدن ثمر آن لحظه شماری میکنند و بلبل ها بر بلندای آن لانه کرده و آواز سر میدهند.
لحظه ای این خانه به رنگ دود و خاک در میآید و تمام آن خاطرات با همه رنگ و لعابش پوچ میشود و به قهقرای ذهن میرود و آنجا اطراق میکند. این تصویر باید به یادگار بماند آن هم در جایی که همه برای تجدید خاطرات خود به آنجا سفر کنند و زندگی گذشته و دیرگاه را به یاد آورند. منزل نفیسی در اهواز دقیقا همان خانه پدری است که تصویر این یادگار دیرینه را برای همه ی ما زنده میکند و تصویر گنگ آینده را پاک میکند.
خانه نفیسی به جا مانده از دوره پهلوی اول است که این روزها با ناملایمات زمان دست و پنجه نرم میکند. عمارتی با معماری اصیل ایرانی و حیاط بزرگ با ساختمان های دوره ای که نماد معماری اصیل ایران بوده است. اما از این خانه صدای کودکان هنوز به گوش میرسد. این خانه روزی قرارگاه کودکانی بوده که شاید امروز حتی نامی از آن ها باقی نمانده باشد اما ستون های این خانه هنوز رنگ و بوی آن ها را به همراه دارد.
تا زمانی که این خانه پا بر جا باشد، هر زمان که به اهواز سفر کردید در مرکز این شهر زیبا، خانه ای نیمه جان را خواهید دید که نفس هایش به شماره افتاده است. اینجا محلی است برای ثبت خاطرات جذابی که شاید دیگر هیچوقت مثل و مانندش پیدا نشود.